رادین عشق مامان و بابا رادین عشق مامان و بابا ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

عمر دوباره با تو

بوی عیدی

بهار بازم میاد عشق و میاره سلام جیجر مامان  انشالا که همیشه خوبو سلامت باشی . اوه اوه چی بگم از این شلوغی های پایان سال که ترافیکاش دیوونه کننده است و خریداش لذتبخش خداروشکر که همه کارا تا اینجا خوب پیش رفته و بقیه اش هم به امید خدا خوب پیش میره.پسرم کلی خرید کردیم و وسایل گرفتیم برای شما لباسهای خوشل خوشل خریدیم و کیف کردیم. پسرم از همه اینها بگذریم که از همه مهمتر نعمت بزرگ سلامتیه که از خدا میخوام تو سال جدید هیچوقت این نعمت بزرگ رو ازمون دریغ نکنه و به تمام اعضای خانواده ام و اونهایی که دوستشون دارم سلامتی ببخشه چون تمام خواسته های انسان میشه که با پول براورده بشه اما این سلامتیه که همیشه جبرانش با کل...
28 اسفند 1391

وای وای مردم از خنده

رادین مامان الان ساعت یک ربع به دوازده شبه انقدر از حرکتهایی که میکنی خنده ام گرفت که دلم نیومد برات ننویسم تو روروئکت بودی و جلوی تلویزیون بودی تا اهنگ میومد انقدر محکم خودتو تکون میدادی که ترسیدم یه وقت بیوفتی تازه این همش نیست که چشماتو یه جوری جمع میکنی و میخندی و میرقصی که با بابایی دوتایی مردیم از خنده به خدا خیلی کیف کردم و کلی خدا رو شکر کردم رادین جونی ماشالا هزار ماشالا خیلی بلا شدی میری جلوی کنسول و کشوهاشو باز میکنی و اول از همه شارژرمو بر میداری اخه پسرم عاشق سیم و سه راهی و اینجور چیزا هستی بابایی میگه خدا کنه پسرم مهندس برق بشه یهو نره برق کار بشه منم میگم رادین مامان هر چی بشه نفس منه جدیدا هم خیلی جیغ م...
19 اسفند 1391

گلم مریض شده بی حاله

سلام عزیز دلم به خدا جیگرم خونه خیلی غصه میخورم وقتی جیگر گوشه ام و اینطوری میبینم ذزه ذره وجودم داره اب میشه خیلی روزهای سختیه برام. بعداز چند روز بی اشتهایی و حالت تهوع هایی که داشتی دیگه شک کردم که برای دندونت باشه برای همین هم بردمت دکتر.وقتی شرح حالتو به دکتر گفتم تشخیصش این بود که ریفلاکس معده داری چون وقتی که وزنت کرد دید بعد از دو ماه وزنت اضافه که نشده کمم شده خلاصه یه سونوی شکمی نوشت تا صد در صد مشخص بشه. فردا شبش با بابا رفتیم سونو بدی انقدر از دستگاه و ژلی که دکتر میزد ترسیده بودی که نگو خیلی گریه میکردی که منم گریه ام گرفت و حالم دیگه داشت بهم میخورد بالاخره مشخص شد که همون ریفلاکس لعنتیه. رفتیم پیش دکتر و دارو...
15 اسفند 1391
1